بدون عنوان
سلام لحظاتتون به شیرینی شوکولات
این علیرضا خان جدیدا یاد گرفته هی بگه این چیه ؟هی راه میره هرچی میبینه میگه این چیه ؟
و بله باید کل تاریخچه ی اون وسیله رو توضیح بدیم .........
مامانش میذارش مهد کودک بعدش میره دنبالش (صبح ها ) ظاهرا مهد کودک جزو علایقشه ....
راستی داریم به کریسمس نزدیک میشیمچند روز پیش یه نفر واسه علیرضا یه تفنگ اسباب بازی خریده بوده که بهش میده و قبل از این که مهمون پاش رو از در بیرون بزاره این تفنگ به ٦ تکه ی مساوی تقسیم شده ..........
همون کسی که تفنگو داده بوده قبلا یه توپ پازلی به علیرضا داده بوده و این توپ روزی ٤٠ بار باز میشه باز مامانش جمعشون میکنه باز باز میشه یه اوضاعیه با این توپ
ما که ازشون دوریم ولی خبرا رو داریم علیرضا با لهجه ی مشهدی هم حرف میزنه یه چیزایی واسه خودش میگه همین جور راه میره و حرف میزنه
دیگه دارم زیادی وراجی میکنم یه عکس نشون میدم از اوایل تولد علیرضا با افکت جدید بعد میرم.: